رازهایی که همه بايد بدانند

قانون طلايي در ارتباطات

اين قانون را چند صد سال پش امام حسن فرمود و من اين قانون را سرلوحه كارنامه تمام انسانهاي موفق ديده ام

مري كي يكي از زنان ثروتمند و خودساخته دنيا اين قانون را قانون طلايي موفقيتش خوانده،شايد حدس زده باشيد!

هر انچه براي خود ميپسندي براي ديگران هم بپسند

هر انچه براي خود نميپسندي براي ديگران هم نپسند

ايا وقتي در ارتباط با نامزد يا همسرمان هستيم چقدر گفتار و كردار و پندارمان را ميسنجيم؟ايا وقتي ميخواهيم چيزي بگوييم يا قضاوتي كنيم از غربال ذهنمان رد ميكنيم؟

وقتي ميخواهيم همسرمان را بي رحمانه نقد كنيم ميسنجيم كه اگر او با ما چنين كند ما چه احساسي داريم

مثال

شوهر خسته از بيرون ميايد و شما مانند اتشفشان منتظريد تا او بيايد و حرفهاي خاله زنكي كه با خواهرش داشته ايد را برايش بگوييد و تخليه شويد

او ميايد،خسته و با صاحب كار و با كارگر بحث كرده و نتوانسته حقوق ماه قبل را هم وصول كند،اما شما بدون درك او و عواطفش توقع داريد مرحم حرفهاي صد من يك غاز هم بشود!اگر در بحث با شما همكاري نكند تبديل به ادم بي درك و شعوري ميشود كه ساخته ذهن شماست

ميدانيد مرد در ان لحظه چقدر احساس تنهايي ميكند؟

خودتان قضاوت كنيد

مثال ٢

همسرتان كارمند كم حقوقي است،در خانه سازماني زندگي ميكنيد و دو فرزند هم داريد،بي پول هستيد و همسرتان براي همان درامد بايد روزي ١٠ ساعت كار كند

شما به جاي مواظبت و مديريت از حاصل زحمت شوهر به محض اينكه پولي به خانه مي اورد به بازار ميرويد و چند تكه لباس ميخريد و به خانه مي اييد،و هميشه هم غر ميزنيد كه چرا شما بي پوليد!!!

اگر شما جاي ان مرد باشيد چه احساسي داريد؟؟

اولين درس براي بهبود راوبط عاطفي

عزيزان تمام چيزهايي كه برايتان مينويسم در گذشته و حتي اكنون در جويبار ذهنم جاري بوده و چون خيلي از انها روحم را ازار داده و به دنبال جواب بوده ام توانسته ام تحليل كنم و جواب را پيدا كنم

پس اگر شما هم به فطرت پاك و انساني خود برويد و تلاش كنيد چه بسا ميتوانيد در روابط عاطفي و خانوادگي پيشرفت چشمگيري داشته باشيد

اولين قدم براي طي اين مسير اين است كه برانيد منشا همه چيز طرز فكر و نوع نگاه ما به خودمان،زندگيمان و اطرافمان است

پس هيچ گاه به دنبال تغير ديگران نباشيد .اول بايد بدانيد بايد خودتان را بشناسيد و اگر ايرادي در نوع تفكر داريد بر طرف كنيد

مثال:

شما از خانواده مرفهي هستيد،خوب ميخوريد،خوب ميپوشيد،معني فقر را حتي نميفهميد،اما خوب ميتوانيد شعار دهيد كه پول مهم نيست!پول چه ارزش دارد؟در كتابها خوانده ايد كه اخلاق مهمتر است،

اري من به شما قول ميدهم كه اخلاق پايه هر ارتباط و دوام ان است شما ميتوانيد شاهزاده باشيد اما همسر مرد فقيري باشيد و تا اخر عمر زندگي خوب و سالم و پر عشقي داشته باشيد اما اين به چه بستگي دارد؟

به شما!بله به شما بستگي دارد،اول خودت را خوب تحليل كن،شايد اين كار ماهها طول بكشد،

شايد بپرسيد چگونه تحليل كنم؟خودت را در شرايط نامبرده قرار بده.نامزدت نميتواند حلقه گرانقيمتي بخرد،تو زباني به او ميگويي اشكال ندارد و حتي خودت فكر ميكني واقعا اشكال ندارد

بعد دختر عمه ات دو ماه بعد نامزد ميكند و حلقه شيك و گراني از بازار هنر ميخرد و اين تو را در فكر ميبرد حالا دو حالت براي تو اتفاق ميافتد

١-يا انقدر عاقل و عاشق هستي كه با وجوديكه دوست داري حلقه گراني داشته باشي با خودت ميگويي مهم قيمت نيست مهم عشقي است كه در پشت اين حلقه است،اين حلقه يك نماد از پيوند مقدس ماست چه فرق ميكند چند باشد و همان روز در گفتگوي نهاني با خودت حتي به نتايج بزرگتري ميرسي و يك پله عاشقتر ميشوي و موضوع حل ميشود

٢-از همان ادمهايي باشي كه عميق نيستند و فقط زباني چيزي ميگويند،با خودت غمگين ميشوي و ميگويي اين هم از شانس منه!عرضه نداشتم يه مرد مثل شوهر دختر عمه ام پيدا كنم!

اين پندار پنهاني با خودت چه عواقب شومي دارد! حتي خودتان از ان بيخبريد،مثل يك عقده در قلبتان ميماند،هفته بعد بر سر موضوع روزمره اي با نامزدت بحثت ميشود و كار بالا ميگيرد شما هم كه يك هفته است دلت پر است حرفي ميزني كه نبايد بزني،مثلا ميگويي،به چي مينازي؟به پولات،به ...

بله شروع يك غم عميق در مرد مهرباني كه با دست خالي و توكل بر خدا ميخواهد زندگي شروع كند،هيچ وقت و با هيچ عذرخواهي نميتوانيد اين غم را پاك كنيد 

نوع ديگر نشان دادن عقده اشارات ما است،روزي كه به خانه عمع ميرويد و نامزدتان نيز هست حلقه دختر عمه را به دست ميكنيد و يك اه ميق ميكشيد،

درست است كه شما چيزي را مستقيم نگفتيد اما اتشي پنهان در قلب مردتان به پا ميكنيد كه در نهايت پاي خودتان و زندگيتان را ميگيرد

پس بدانيد ما و رفتارهاي ما حتي كوچكترين ان ميتواند زندگي ما را نابود كند